نظریات مدیریت دولتی
اینجا چهل نظریه و مفهوم کلیدی در مدیریت دولتی، با توضیح کوتاه برای هر یک، ارائه شده است:
---
بنیانهای کلاسیک و بوروکراتیک
۱. مدیریت علمی (تیلور): استفاده از روشهای علمی (مطالعه زمان و حرکت) برای به حداکثر رساندن بهرهوری و استانداردسازی کار در سازمانها.
۲.بوروکراسی ایدهآل (وبر): سازماندهی بر اساس سلسله مراتب مشخص، قوانین و رویههای رسمی، تخصصگرایی، و غیرشخصی بودن برای ایجاد کارایی و انصاف.
۳.اصول مدیریت (فایول): شناسایی وظایف اساسی مدیریت (برنامهریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی، کنترل) و ارائه اصولی مانند وحدت فرماندهی و اختیار.
۴.مدیریت اداری سنتی: پارادایمی که بر حفظ قانون، سلسله مراتب سفت و سخت، فرایندهای مشخص و ارائه خدمات یکسان به شهروندان تأکید دارد.
۵.تئوری روابط انسانی (التون مایو): تأکید بر اهمیت عوامل اجتماعی و روانی (مانند رضایت شغلی، پویایی گروه) بر بهرهوری، در واکنش به دیدگاه مکانیکی تیلور.
نظریههای تصمیمگیری و رفتار سازمانی
۶. عقلانیت محدود (سایمون): تصمیمگیرندگان به دلیل محدودیتهای اطلاعاتی، زمانی و شناختی، به دنبال گزینه "رضایتبخش" هستند، نه "بهینه".
۷.مدل افزایشی (لیندبلوم): تصمیمگیری خطمشی عمومی اغلب از طریق گامهای کوچک و تعدیلهای تدریجی بر وضع موجود صورت میگیرد، نه طراحی کلی و نو.
۸.تئوری انتخاب عمومی: کاربرد اصول اقتصادی برای تحلیل رفتار بازیگران سیاسی (سیاستمداران، بوروکراتها، رأیدهندگان) که منفعت شخصی را حداکثر میکنند.
۹.تئوری بازیها: مطالعه موقعیتهای راهبردی که موفقیت یک بازیگر به انتخابهای دیگران بستگی دارد. برای تحلیل مذاکرات و تعاملات بین سازمانی مفید است.
۱۰.مدل پنجره شکسته (ویلسون و کیلینگ): نشان میدهد کنترل جرائم کوچک و بینظمیهای اجتماعی میتواند از جرائم بزرگتر جلوگیری کند. بر خطمشی شهری تأثیر گذاشت.
نوگرایی و مدیریت دولتی نوین (NPM)
۱۱. مدیریت دولتی نوین (NPM): پارادایمی که تأکید دارد دولت باید از روشهای مدیریت بخش خصوصی (رقابت، مشتریمداری، تمرکز بر نتایج) استفاده کند.
۱۲.مدیریت مبتنی بر نتیجه: تغییر تمرکز از کنترل ورودیها و فرایندها به اندازهگیری و پاسخگویی بر اساس خروجیها و outcomes.
۱۳.خصوصیسازی: انتقال مالکیت یا مدیریت داراییها/خدمات دولتی به بخش خصوصی برای افزایش کارایی.
۱۴.برونسپاری: واگذاری اجرای خدمات عمومی به پیمانکاران خصوصی، در حالی که دولت تنظیمگری و نظارت را حفظ میکند.
۱۵.جدایی دلالت از اجرا: ایفای نقش دولت به عنوان "هدایتگر" (تعیین خطمشی) به جای "قایقران" (اجرای مستقیم خدمات).
۱۶.چانهزنی و تعرفهگذاری داخلی: ایجاد بازارهای داخلی در دولت، جایی که واحدها خدمات را از هم خریداری میکنند تا کارایی را شبیهسازی کنند.
۱۷.کاهش مقررات (آزادسازی): حذف مقررات دست و پاگیر برای افزایش سرعت و انعطاف تصمیمگیری در بخش عمومی.
نظریههای نهادی و سیاستگذاری
۱۸. نهادگرایی جدید: تأکید بر اینکه ساختارها، قواعد، هنجارها و روتینهای نهادی، رفتار بازیگران را شکل میدهند و محدود میکنند.
۱۹.وابستگی به مسیر: ایدهای که انتخابهای گذشته، دامنه انتخابهای فعلی را محدود میکند و تغییر را پرهزینه میسازد.
۲۰.تعادل نقطهای (باومگارتنر و جونز): تغییر خطمشی عمومی اغلب به صورت دورههای طولانی ثبات، به دنبال آن انفجارهای تغییر رادیکال رخ میدهد.
۲۱.چارچوب ائتلاف مدافع (ساباتیر و جنکینز-اسمیت): تغییر خطمشی نتیجه رقابت و یادگیری بین ائتلافهایی از بازیگران با باورهای عمیق مشترک است.
۲۲.مدل جریان چندگانه (کینگدون): برای شکلگیری دستورکار، سه جریان مجزا (مشکل، خطمشی، سیاست) باید در یک "لحظه مناسب" به هم برسند.
حکمرانی، شبکهها و مشارکت
۲۳. حکمرانی: حرکت از مفهوم "دولت" به سمت "حکمرانی"، که در آن شبکههای متشکل از بازیگران دولتی، خصوصی و جامعه مدنی با هم کار میکنند.
۲۴.حکمرانی شبکهای: تمرکز بر مدیریت و هماهنگی این شبکههای پیچیده و خودسازمانده، که در آن اقتدار به صورت افقی توزیع شده است.
۲۵.مدل رابطه کارگزار-کارفرما: تحلیل رابطه بین کارفرما (مردم/دولت) و کارگزار (بوروکرات) و مشکلات ناشی از اطلاعات نامتقارن و منافع متفاوت.
۲۶.حکمرانی چندسطحی: تحلیل تعامل بین سطوح مختلف حکومت (محلی، ملی، فراملی) در طراحی و اجرای خطمشی.
۲۷.دولت کارآفرین (ازبورن و گیبلر): مدلی برای نوسازی دولت با ایدههایی مانند مشتریمداری، رقابت، توانمندسازی جامعه و پیشبینی تغییر.
خدمات عمومی نو، اخلاق و پاسخگویی
۲۸. خدمات عمومی نو (NPS): واکنشی به NPM که بر ارزشهای عمومی، منافع جمعی، شهروندی و نقش متمایز خدمات دولتی تأکید دارد.
۲۹.ارزش عمومی (مارک مور): مدیران دولتی باید به دنبال "خلق ارزش عمومی" باشند، یعنی تولید چیزی که برای جامعه به طور کلی ارزشمند است.
۳۰.تئوری ذینفعان: سازمانها باید منافع تمام گروههای تحت تأثیر (ذینفعان) را در نظر بگیرند، نه فقط سهامداران یا مشتریان.
۳۱.پاسخگویی: الزام برای پاسخ دادن در مورد اعمال و تصمیمهای گرفته شده. اشکال مختلفی دارد: سیاسی، اداری، قانونی، حرفهای.
۳۲.شفافیت: در دسترس بودن اطلاعات درباره عملکرد، فرایندها و تصمیمات دولتی برای عموم، به عنوان پیششرط پاسخگویی و اعتماد.
۳۳.رهبری خدمتگزار (گرینلیف): فلسفه رهبری که اولویت را به خدمت به دیگران (اعضای تیم، شهروندان) و برآورده کردن نیازهای آنان میدهد.
۳۴.مدیریت اخلاق عمومی: ایجاد ساختارها و فرهنگهایی که رفتار اخلاقی را در سازمانهای دولتی ترویج و از فساد جلوگیری میکنند.
نظریههای جدید و میانرشتهای
۳۵. طراحی خطمشی عمومی: رویکردی خلاقانه و انسانمحور برای حل مسائل عمومی، با استفاده از اصول طراحی برای توسعه راهحلهای مؤثر و مطلوب.
۳۶.اقتصاد رفتاری (تئوری سقلمه): استفاده از بینش روانشناسی برای طراحی محیط انتخاب (Choice Architecture) که به شهروندان کمک میکند بدون محدود کردن آزادی، تصمیمات بهتری بگیرند.
۳۷.مدیریت دولتی دیجیتال: استفاده از فناوریهای دیجیتال (دولت الکترونیک، دادهکاوی، هوش مصنوعی) برای تحول در ارائه خدمات، تصمیمگیری و تعامل با شهروندان.
۳۸.تابآوری سازمانی: توانایی سازمان دولتی برای پیشبینی، آمادهسازی، پاسخ و سازگاری با شوکها و استرسهای تدریجی یا ناگهانی (مثلاً بحرانها).
۳۹.تئوری منابع مبتنی بر دیدگاه: تأکید بر اینکه مزیت رقابتی (یا عملکرد برتر) سازمان از منابع ارزشمند، کمیاب و غیرقابل تقلید آن ناشی میشود. در بخش عمومی برای مدیریت داراییهای نامشهود به کار میرود.
۴۰.مدل سهگانه عملکرد عمومی: چارچوبی که عملکرد سازمان عمومی را حاصل تعامل پویای ارزشهای عمومی، قابلیتهای عملیاتی و پاسخگویی مجوزدهی میداند.
---
این فهرست نمای گستردهای از سیر تکاملی تفکر در مدیریت دولتی، از کلاسیک تا معاصر، ارائه میدهد.